آزادی، برابری، رفاه چکیده خواست مردم
آذر ماجدی

سه جنبش اجتماعی برای حاکمیت افق خود بر جامعه میکوشند: ملی – اسلامی، ناسیونالیسم پرو غرب و کمونیسم کارگری. دو جنبش اول رو به عقب دارند و در تلاشند که افق تنگ و نابرابر خود را بر مبارزات مردم حاکم کنند. هر روز یک نقطه توقف جدید در مقابل تعمیق و رادیکالیزه شدن مبارزات مردم قرار میدهند. جنبش ملی – اسلامی مدام در تقلا است تا مردمی را که در کمین جمهوری اسلامی نشسته اند در نیمه راه متوقف کند. میکوشد رژیم اسلامی با موسوی و بدون احمدی نژاد را به مردم حقنه کند. تمام هم و غم اش اینست که مانع اعلام شعار "مرگ بر جمهوری اسلامی" شود. اصلاح طلبی دولتی تمام افق اینها است. نقدشان به خامنه ای اینست که تداوم سياست کشتار و سرکوب وحشیانه مردم، نظام را به خطر میاندازد و مردم را به سوی سرنگونی سوق میدهد. عاملین سرکوب و کشتار مردم در دو دهه اول حیات رژیم و سازمان دهندگان دستگاه شکنجه و سرکوب آن بعنوان رهبران و سخنگویان ریز و درشت این جنبش عرض اندام کرده اند. موسوی، کروبی، خاتمی، حجاریان، منتظری، گنجی، مخملباف و قس علیهذا این صف را تشکیل میدهند.

جنبش ناسیونالیسم پرو غرب در پی احیای رژیم سابق با شاه یا بدون شاه است. میخواهد انتقام خود را از مردمی که نظام آنها را به زیر کشید، بگیرد. میخواهد یک نظام سرکوب و استثمار دیگر، حال مدرن تر و غربی تر در ایران مستقر سازد. "مرگ بر جمهوری اسلامی" نزد اینها یعنی زنده باد رژیم سابق. اینها زخم خورده اند. مردم نظام شان را به زیر کشیدند. اینها در خیزش قهرمانانه مردم فرصتی برای احیای قدرت دیده اند. فرصت طلبانه میکوشند مبارزات مردم را به سوی قدرت یابی خود منحرف سازند. این جنبش با ملی – اسلامی ها در بنیان و اساس مشترکند. اینها هر دو دشمن آزادی و برابری و رفاه مردم اند.

کمونیسم کارگری رو به جلو دارد. آزادی و برابری واقعی مردم افق این جنبش را میسازد. کمونیسم کارگری دشمن نابرابری، فقر و فلاکت، اختناق و سرکوب، جهل و خرافه مذهبی و ملی و دستگاه سرکوب طبقاتی است. کمونیسم کارگری خواهان برقراری نظامی است که مبنای نابرابری و استثمار را نابود میکند. کمونیسم کارگری خواهان یک انقلاب کارگری است. زیرا فقط یک انقلاب کارگری پیروزمند قادر است آزادی و برابری واقعی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را برای همه مردم تامین کند.

کمونیسم کارگری امیال و خواست های عمیق و پایه ای مردم را بیان میکند. کمونیسم کارگری بیانگر خواست های اکثریت مردم است، مردمی که در کمین رژیم اسلامی نشسته اند و از هر فرصتی برای ابراز تنفر و انزجار شان از این رژیم سرکوبگر و جنایتکار بهره میجویند. در واقعیت امر افق کمونیسم کارگری بر افق اکثریت مردم منطبق است. باید کوشید که این افق با وضوح و صراحت بیان شود.

حزب اتحاد کمونیسم کارگری خواست آزادی، برابری، رفاه که مطالبه اکثریت مردم است را بعنوان یک خواست فوری و یک حلقه در مبارزه علیه رژیم اسلامی و سازماندهی انقلاب کارگری طرح کرده است.

آزادی بمعنای نه به اختناق و سرکوب، نه به زندان سیاسی و شکنجه، نه به دستگاه پلیسی سرکوب، نه به دخالت در زندگی خصوصی شهروندان، نه به حجاب اسلامی، نه به محدودیت های قانونی و دولتی در نحوه لباس پوشیدن و سبک زندگی است. آزادی بمعنای آزادی  بی قید و شرط بیان، تشکل و تجمع، آزادی در انتقاد و اعتراض، آزادی در مذهب و بی مذهبی و آزادی پوشش است.

برابری بمعنای نه به تبعیض جنسی، نژادی و قومی، نه به نابرابری انسانها در بهره مند شدن از مواهب زندگی است. بمعنای برابری تمام انسان ها صرفنظر از جنسیت، نژاد و ملیت است.

رفاه بمعنای نه به فقر و فلاکت، نه به مشقت هر روزه برای تامین معاش است. رفاه بمعنای برخورداری از یک زندگی انسانی و مواهب آن، برخورداری از مسکن، آموزش و پرورش و بهداشت مناسب و رایگان است.

آزادی، برابری، رفاه نه تنها خواست و تمایل واقعی مردم را بیان میکند، بلکه همچنین دارای یک  قابلیت بالا در متحد کردن مردم در مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی است. طرح و بیان گسترده این شعار نقطه توقف هایی که دو جنبش دیگر در مقابل مردم میگذارند را خنثی میکند. طرح و اشاعه این شعار موجب رادیکالیزه شدن مبارزات مردم میشود و سدی محکم در مقابل حاکمیت دو دیدگاه ارتجاعی ملی – اسلامی و ناسیونالیسم پرو غرب بر مبارزات مردم علیه رژیم اسلامی ایجاد میکند. آزادی، برابری، رفاه را به شعار اصلی مبارزات مردم بدل کنیم. *